فرقهای و مزدوری کردن جنگیدن برای رژیم بشار توسط جمهوری اسلامی
بنا به گزارش تسنیم در نهم آذر ۱۳۹۲ ده افغان کشته شده در سوریه در شهرهای قم، مشهد، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. اعزام افغان جنگجو به سوریه به چه معنی است؟ آیا استخدام مزدور جنگی خارجی به افغانها محدود میشود؟ چرا سپاه به استخدام جنگجوی خارجی روی کرده است؟ ورود جنگجویان خارجی شیعه به جنگ داخلی سوریه چه تبعاتی برای این جنگ دارد؟
استخدام مزدور جنگی خارجی توسط جمهوری اسلامی
چند نتیجه گیری از متن خبر به دست میآید:
۱. کشته شدگان از ایران به سوریه اعزام شدهاند چون خانوادههای آنها در ایران هستند و پس از کشته شدن به شهرهایی که خانوادهی آنها مقیم هستند بازگرداده شدهاند؛
۲. به شغل آنها اشارهای نمیشود. اینها اگر طلبه یا مبلغ بودند حتما در خبر بدان اشاره میشد. به احتمال زیاد آنها به عنوان جنگجو استخدام شده به افغانستان اعزام شدهاند. اگر به صورت داوطلبانه و بدون حمایت دولت جمهوری اسلامی به سوریه رفته بودند جسد آنها مورد استقبال مقامات حکومتی قرار نمیگرفت؛
۳. کشته شدگان ماهها در سوریه بودهاند. این بدین معنی است که این مزدوران جنگی با توجه به ادامهی جنگ در تورهای چند ماهه یا یک ساله استخدام میشوند.
۴. حضور مقامات بنیاد شهید در مراسم تشییع آنان بدین معنی است که جمهوری اسلامی تعهد داده از خانوادههای آنها نیز همانند کشته شدگان انقلاب و جنگ تحمیلی حمایت کند؛ خاک کردن آنها در مزار کشته شدگان جنگ و انقلاب این نکته را تایید میکند؛ باید دید خانوادههای کشته شدگان جنگ و انقلاب در برابر دفن مزدوران جنگجوی افغان، پاکستانی، بحرینی، لبنان و عراقی شیعه و کشته شده در سوریه در کنار فرزندان و شوهرانشان چه عکس العملی نشان میدهند؛
۵. اقامهی نماز میت بر جسد آنها توسط امامان جمعه حکایت از اهمیت بسیار حکومت برای اعزام نیروهای خارجی به افغانستان دارد. در متن خبرها گفته میشود که اینها برای «دفاع از حریم ولایت» به سوریه رفته بودند. در خبر گفته نمیشود حریم ولایت فقیه چگونه به واسطهی مخالفت با رژیم بشار مورد حمله واقع شده که اینها برای دفاع از آن به سوریه رفته بودند.
ورود سپاه به فاز استخدام مزدور جنگی خارجی
اما فراتر از متن خبر میتوان به نحو تحلیلی چند نتیجه گیری انجام داد:
۱. اعزام این افغانیها از شهرهای مختلف نشان میدهد که اعزام افغانیهای شیعه به سوریه به نحو سازمان یافته توسط سپاه قدس صورت گرفته و این طور نبوده که گروهی از افغانیها خود تصمیم به حضور در سوریه گرفته باشند. منطقا این امر نباید به افغانیها محدود شده باشد. با همین منطق میتوان شیعیان بحرینی، عراقی، پاکستانی، لبنانی و سعودی مقیم ایران را استخدام کرده و به سوریه فرستاد. البته در عراق چنین کاری توسط گروههایی مثل المختار و در لبنان توسط حزب الله انجام میشود و جمهوری اسلامی فقط آموزش نظامی و دستمزد آنها را به علاوهی سلاح تامین میکند؛
۲. کشته شدن ده افغان در سوریه نمایانگر این نکته است که صدها و بلکه هزاران افغان و عراقی و بحرینی از ایران برای دفاع از رژیم بشار به سوریه اعزام شدهاند. این امر صرفا به نیروهای یک کشور شیعه نشین محدود نمیشود. شیعیان لبنانی که با حزب الله لبنان کار میکنند تحت حمایت جمهوری اسلامی در سوریه به نفع رژیم میجنگند.
۳. انتشار خبر کشته شدن این ده افغان نه ناشی از تصمیم مقامات نظامی برای شفاف کردن جنگ در سوریه بلکه ناشی از درز خبر بدون امکان کنترل سپاه و دستگاههای خبری تحت آن بوده است. کنترل خارجیان مقیم ایران در حوزهی خبر رسانی دشوار تر از ایرانیان است چون خانوادههای آنها در افغانستان یا دیگر نقاط دنیا میتوانند این خبرها را منعکس کنند. بین المللی کردن جنگ امکان مخفی کاری را کاهش میدهد.
چرا خارجیها
به چهار دلیل نیروی نظامی خارجی در کنار نیروهای ایرانی به عنوان جنگجو در سوریه هستند:
۱. پس از حملهی نیروهای نظامی بشار اسد به شهرهای آزاد شده با تانک و هواپیما هزاران نفر از مسلمانان سنی برای دفاع از همکیشان خود به سوریه رفتند و جنگ داخلی وضعیتی بین المللی به خود گرفت. پس از این رخداد مقامات جمهوری اسلامی توجیه لازم را برای تنوع بخشیدن به نیروهای جنگجوی شیعه پیدا کردند؛
۲. در شرایطی که به دلیل دروغگویی مکرر مقامات مبنی بر عدم حضور نیروهای نظامی ایرانی در سوریه در صحنهی جنگ و کشته شدن همزمان آنها و دفنشان در ایران کار مقامات دشوار شده است باید امکان کشته شدن نیروهای ایرانی را کاهش داد. جمهوری اسلامی بر خلاف دیگر قدرتها دخالت نظامی خود در دیگر کشورها را انکار میکند. مقامات این حکومت جاه طلبیهای امپریالیستی دارند و برای آن تلاش میکنند اما نمیخواهند پیامدهای آن را بپذیرند؛
جای نیروهای ایرانی را باید مردمی پر کنند که بیش از دیگران به درآمد نیاز دارند و مزدوران جنگجوی خارجی از این جهت هدف مناسبی برای استخدام هستند؛ نه تنها فقرای جامعهی ایران بلکه فقرای منطقه به جامعهی مورد نظر سپاه برای استخدام نیروی نظامی تبدیل شدهاند. معلوم نیست چند ده هزار نفر از فرزندان خانوادههای فقیر باید قربانی جاه طلبی مقامات جمهوری اسلامی و دفاع از کاخ بشار اسد قرار گیرند.
۳. به احتمال زیاد در سپاه و بسیج در برابر اعزام اجباری مقاومت وجود دارد. اعزام اجباری میتواند به فرار نیرو از سوریه و پناهندگی در دیگر کشورها و در نتیجه افشاگری و تبلیغات علیه سپاه از این مجرا بینجامد. از این جهت جمهوری اسلامی کمبود نیروی داوطلب بسیجی و سپاهی را با نیروی خارجی جبران میکند.
مهم ترین پیامد: جنگ فرقهای
اعزام نیرهای نظامی شیعه از ایران و دیگر کشورها به سوریه در کنار حمایت مالی و تدارکاتی جمهوری اسلامی از آنان در جنگی که در طرف مقابل آن نیز نیروهای سنی از دیگر کشورها حضور دارند این منازعه را به جنگ شیعه و سنی تبدیل کرده است. جنگ شیعه و سنی شاید موجب تداوم رژیم بشار در سوریه شود اما در دراز مدت به ضرر جمهوری اسلامی و علیه منافع ملی ایران است چون شیعیان اقلیت کوچکی در دنیای اسلام هستند. ضررهای مالی و انسانی این جنگ برای ایرانیان در مقایسه با دامن زدن به جنگ شیعه و سنی ناچیز است.
وقتی سپاه، مهاجران افغان را به سوریه میفرستد
No comments:
Post a Comment