مهلت ثبتنام نامزدهای دور یازدهم ریاستجمهوری به پایان رسید. در روز اول، قاسم شعلهسعدی نماینده دور سوم و چهارم مجلس و استاد حقوق بینالملل دانشکده حقوق دانشکده تهران نام خود را به عنوان نامزد این دور از انتخابات در وزارت کشور ثبت کرد. شعلهسعدی در سال ۱۳۸۱ در نامهای به آیتالله خامنهای، انتخاب وی به عنوان رهبر را با استناد به قانون اساسی غیرقانونی خواند و در سال ۱۳۸۵ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به امام و رهبری» به یک سال و نیم حبس محکوم شد. شعلهسعدی در انتخابات بحثبرانگیز سال ۱۳۸۸ برای پست ریاستجمهوری ثبتنام کرده بود که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. دو سال بعد، شعلهسعدی به سه سال حبس و ده سال محرومیت از حرفه وکالت و تدریس در دانشگاه محکوم شد. آزادی وی پیش از پایان دوره محکومیت به دلیل بروز علایم فلج اتفاق افتاد.
شعلهسعدی در این دور از انتخابات با شعار «همه با هم برای نجات ایران» منتظر رای شورای نگهبان است. او چندی پیش در گفتگو با رسانهها یکی از مطالبات خود را «تغییر قانون اساسی» و هدف خود را «بهبود اوضاع ایران در داخل و خارج» مطرح کرد. تهران ریویو با وی در مورد شعار انتخاباتی، مطالبات وی و اقداماتش در صورت رد صلاحیت به گفتگو نشست.
در دیگر کشورها برای ثبتنام ریاستجمهوری محدودیتهایی وجود دارد. با توجه به تحصیلات و تجربه شما به عنوان یک حقوقدان هدف از آزاد گذاشتن افراد در ثبت نام ریاست جمهوری در ایران چیست؟ آیا نمونه دیگری در دنیا داریم که افراد آزاد بگذارند.
در دیگر کشورهای دنیا این احزاب هستند که افراد قابل برای رئیسجمهور شدن را برای کاندیداتوری معرفی میکنند؛ همانطور که در آمریکا دو حزب جمهوریخواه و دموکرات اینچنین عمل میکنند و نامزدهای خود را اعلام میکنند. اما در ایران به دلیل عدم وجود احزاب همگان میتوانند ثبتنام کنند. بزرگترین حزب سیاسی ایران که حزب مشارکت بود امروز منحل شده و دیگر احزاب سیاسی هم اجازه فعالیت ندارند و رؤسای آنها و اعضای شورای مرکزیشان در زندان به سر برده یا با حکمهای قضایی مواجهاند. در نتیجه با توجه به فضای بسته برای فعالیت احزاب، راه برای ثبتنام همگان باز است.
اما خود شما در گفتگو با رسانهها نقطه قوتتان را این دانستید که از هیچحزبی نیامدهاید و میتوانید پایگاه اجتماعی بیشتری داشته باشید. شما به اقوام و اقلیتها اشاره کرده بودید که میتوانید بدون در نظر داشتن مناسبات حزبی خاص، در راستای اهداف آنها اقدام کنید.
همانطور که اریک شاتاشنایدر گفته است احزاب دموکراسی را خلق کردهاند و نمیتوان فکر کرد دموکراسی مدرن بدون احزاب زنده بماند. در نتیجه در حالتی که دموکراسی وجود ندارد حزبی نیز فعالیت نمیکند اما من معتقدم اگر فضای سیاسی توسط افراد کارآمد باز شود احزاب نیز اجازه پیدا فعالیت پیدا میکنند. من همانطور که در شعار انتخاباتیام اشاره کردم با توجه به این که امروز ایران در وضعیت بدی به سر میبرد وظیفه افرادی که آگاهی و توانایی دارند این است که ایران را نجات دهند.
امروز نه فقط احزاب سیاسی تعطیل شدهاند بلکه رؤسای این احزاب هم در زندان به سر میبرند. همانطور که دو نفر از کاندیداهای قبلی، آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد هنوز در حصر هستند. در نتیجه این فضای کشور است که باعث شده دموکراسی وجود نداشته باشد. زمانی که دموکراسی ایجاد شود طبیعتا احزاب هم اجازه فعالیت خواهند داشت.
ایران امروز از نظر بینالمللی هم با مشکلات زیادی مواجه است که باعث به وجود آمدن این وضعیت شده؛ تحریمهای فلجکننده در راستای قطعنامههای وضع شده، تورم، فساد، بیکاری، سقوط ارزش پول ملی همگی در ارتباط با هم است. برای همین با توجه به تواناییهایم آمدهام که ایران را نجات دهم.
به شعار انتخاباتی خود اشاره کردید. شعار شما این است که «همه با هم ایران را نجات دهیم»، منظورتان دقیقا چیست؟ میخواهید ایران را از دست چه کسانی نجات دهید؟
امروز وضعیت ایران در فضای بینالمللی بسیار پیچیده است. آنهایی که آمدند و حرف از انرژی هستهای زدند یا هولوکاست و ایران را در یک فشار بین المللی قرار دادند اشتباه کردند. لزومی برای مطرح شدن این مساله وجود نداشت. امروز جامعه بینالمللی قطعنامههای سنگین تعیین میکند، تحریم میکند و این اتفاقات در داخل باعث شده که وضعیت معیشت مردم با مشکل روبرو شود. باید کسی که توانایی و دانش روابط بینالملل دارد وارد کار شده و فضا را تلطیف کند. من از این جهت وارد این عرصه شدم که تحصیلاتم و تجربهام در همین حوزه است. من مدتها سیاست، حقوق بشر و روابط بینالملل را تدریس کردم و به این حوزهها اشراف دارم. میخواهم ایران را از این وضعیت نجات دهم. اول اوضاع ایران را در جامعه بینالملل بهبود بخشم و بعد به دیگر مسائل بپردازم.
جوانهای ما امروز از شادی محروم هستند، آنها گناهی نکردهاند که امروز شادی ندارند. باید حداقلهایی را برای آنان ایجاد کرد که از این فضای پژمردگی خارج شوند. باید کاری کرد که این فضای غمزده تغییر کند و جوانان فضایی برای شادی داشته باشند. با آنکه شعارهای تبلیغاتی دروههای قبل نشان از آوردن پول نفت سر سفره مردم داشت، قرار نبود مردم دچار چنین وضعیت معیشتی شده یا شادی از آنها به دریغ شود و به افسردگی برسند.
یعنی معتقدید اشخاص در این وضعیت مقصرند یا فکر میکنید سیستم حکومتی تقصیر کار است؟
درست است که یک سیستم مقصر است اما اشخاص به مشکلات و بحرانها دامن زده و وضعیت را دشوار کردند. برای تغییر این وضعیت باید از درون، سیستم را تغییر داد. زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی وضعیت ایران در جامعه جهانی بسیار متفاوت و ایران از جایگاه خوبی برخوردار بود اما امروز و طی ۸ سال ریاستجمهوری آقای احمدینژاد تمام آن هویت و جایگاه ایران تغییر کرد و ما در وضعیت امروز قرار گرفتیم. آن زمان هم حکومت همین بود اما مواضع و رفتار مسئولان تفاوت داشت. در ۸ سال گذشته مسئولان و افراد کاری کردند که در همان سیستم ما دچار انزوای کنونی شویم.
آقای شعلهسدی، در فرم ثبتنام نامزدی ریاستجمهوری گزینهای مبنی بر تعهد به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه وجود دارد، در آن بخش چه نوشتید؟
چیز خاصی ننوشتم، درست است که معتقدم قانون اساسی باید تغییر کند اما برای رسیدن به این نقطه یعنی تغییر آن، باید مراحل پیش رویی که وجود دارد را طی کنیم. من معتقدم با توجه به قابلیتهایم در میتوانم به اهدافی که ترسیم کردم برسم.
یعنی معتقدید با توجه به راهکار و مسیر تغییر قانونی اساسی که در خود قانون اساسی هم ذکر شده، آیا طرح این مطالبه درست و عملی است؟
تغییر قانون اساسی غیرممکن نیست. پیشتر هم در سال ۱۳۶۸ این اتفاق رخ داد. من معتقدم قانون اساسی وحی منزل نیست و قابل تغییر است. من در کنار دیگر مطالبات و اهدافم که معتقدم قابلیت برآورده کردن آنها را دارم ایجاد تغییر در قانونی اساسی را میسر میدانم. اما فقط قانون اساسی نیست که نیاز به تغییر دارد بلکه بسیاری از قوانین جاری در کشور نیز باید تغییر کند.
فوریترین اقدام من این است که ایران را از وضعیت کنونی و خطراتی که آن را تهدید میکند خارج کنم تا در شرایطی عادی بتوانم به دیگر مسائل و مشکلات بپردازم.
هدف اصلی شما از کاندیداتوری چیست؟ آیا صرفا رئیس جمهور شدن و رسیدن به اهدافی که امروز بیان میکنید یا حضور دوباره در عرصه سیاست اما در مقامی بالاتر؟ یا صرفا طرح مطالباتتان؟
ببینید همانطور که گفتم هدف اصلی من نجات ایران از وضعیت کنونی و رفع فشارهای بینالمللی است. من زبان جامعه جهانی را با توجه به تجربیات و علمم میدانم و میتوانم ایران را از این وضعیت نجات دهم. برای من مهمترین مساله وضعیت ایران، چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی است. معتقدم نمیتوان حوزه داخل و خارج از ایران را از هم جدا کرد. هر دوی اینها به هم متصل هستند. تصمیمات و رفتار ما در جامعه بینالملل با توجه به مساله جهانی شدن، نتیجهاش در داخل کشور مشخص میشود، همانطور که دو دوره ی قبلی نشان داد که موضعگیری ما در مقابل دیگر کشورها نتیجهاش وضعیت اقتصادی مردم در داخل ایران شد.
ایران را در خطر میبینم و به عنوان یک ایرانی احساس وظیفه میکنم که با توجه به قابلیتهای فردی و مهارتهایم در جهت رفع مشکلات ایران قدم بر دارم حتی کاندیداتوری من به نفع خود حاکمیت است. من اعتبار بینالمللی دارم و به دلیل تسلط به دانشم و پایگاه مردمی که در کشور دارم میتوانم در رفع این مشکلات کمک کنم.
فکر می کنید امکان رد صلاحیت شما وجود دارد؟
اگر مسئولان قانونمند عمل کنند خیر، طبق قانون من واجد تمام شرایط هستم. ببینید که در دورهی قبلی نزدیک دو هزار نامزد ثبتنام کردند که تنها چهار نفر تایید شدند. باید دید واقعا ۱۴۷۰ نفر همگی فاقد شرایط بودند؟ شرایطی که قانون اساسی مشخص کرده نیز جالب توجه است؛ قانون اساسی میگوید کاندیداها باید از بین رجال سیاسی و مذهبی باید باشند. آیا شورای نگهبان من را به عنوان رجال سیاسی نمیشناسد؟ من معلم سیاست بودم و تجربه کار سیاسی داشتم و با آنکه عضو حزبی نبودم اما پایگاه مدنی قابل توجهی دارم و بنابراین فکر میکنم حضور من میتواند به نفع حاکمیت باشد. اگر، هم درایت سیاسی وجود داشته باشد و هم بخواهند قانونمند عمل کنند، در هر دو حالت باید صلاحیت من تایید شود.
اگر بنا به گفته شما «قانونمند» عمل نکردند و شما رد صلاحیت شدید موضع بعدی شما چیست؟ آیا انتخابات را تحریم میکنید یا از کاندیدای خاصی حمایت میکنید؟
اول باید مشخص شود که کاندیدای خاص چه کسی است؟ بستگی دارد چه کسی در صحنه حاضر باشد. دوم آنکه اعتراض حق قانونی هر کسی است که صلاحیتش رد می شود. لذا من که مغز قانون و سیاست هستم در چارچوب قانون اقدام خواهم کرد و به عنوان یک بازیگر و کنشگر سیاسی حتما در این رابطه مذاکره خواهم کرد. هرچند که هنوز کسی را سراغ ندارم که من از او حمایت کنم. منتظر هستیم ببینیم در روزهای آینده چه کسانی از غربال شورای نگهبان عبور میکنند. این سوالی است که بعدتر به آن پاسخ خواهم داد.
قاسم شعلهسعدی: قانون اساسی باید تغییر کند
No comments:
Post a Comment