علیدوست درباره مهلت معرفی مشمولان گفت: مشمولانی که قبل از ورود به سن مشمولیت (۱۸ سال تمام ) فارغالتحصیل شده، انصراف داده، ترک تحصیل یا اخراج شدهاند، با ورود به سن مشمولیت، حداکثر ۶ ماه فرصت دارند وضعیت خدمتی خویش را مشخص کنند.
به گزارش آفتاب : معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی با بیان اینکه مشمولان متولد ۵۵ تا ۷۴ باید وضعیت خدمتی خود را مشخص کنند گفت: در غیر اینصورت این افراد با مشکلاتی مانند ممنوع الخروج شدن و ممنوعیت ادامه تحصیل روبهرو میشوند.
سرهنگ رحمان علیدوست معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی ناجا گفت تمام مشمولان متولد ۱۳۵۵ تا فروردین ۱۳۷۴ که تاکنون وضعیت خدمتی خویش را مشخص نکرده و وارد غیبت شدهاند، باید برای تعیین تکلیف وضعیت خدمتی خویش اقدام کنند. برابر ماده (۵۸) قانون خدمت وظیفه عمومی، مشمولان در صورت عدم ارسال به موقع مدارک مربوط به اعزام به خدمت و یا عدم مراجعه در تاریخ اعزام مشخص شده ،غایب محسوب میشوند.
وی درباره مهلت معرفی مشمولان گفت: مشمولانی که قبل از ورود به سن مشمولیت (۱۸ سال تمام ) فارغالتحصیل شده، انصراف داده، ترک تحصیل یا اخراج شدهاند، با ورود به سن مشمولیت، حداکثر ۶ ماه فرصت دارند وضعیت خدمتی خویش را مشخص کنند.
معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی ناجا افزود: همچنین مشمولانی که پس از ورود به سن مشمولیت (۱۸سال تمام) فارغالتحصیل شده، انصراف داده، ترک تحصیل یا اخراج شدهاند از تاریخ مذکورحداکثر به مدت یکسال فرصت دارند وضعیت خدمتی خویش را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس +۱۰) مشخص کنند.
علیدوست اظهار داشت: مشمولان غایب در صورت معرفی یا دستگیری، به ترتیب زیر با آنان رفتار میشود:
۱- مشمولانی که مدت غیبت اولیه آنان تا سه ماه باشد ، سه ماه اضافه خدمت و چنانچه مدت غیبت اولیه آنان بیش از سه ماه باشد به شش ماه اضافه خدمت تنبیه می شوند. ۲- مشمولانی که مدت غیبت اولیه آنان بیش از یکسال باشد، علاوه بر شش ماه اضافه خدمت ، فراری نیزمحسوب شده و به مراجع قضایی معرفی می شوند.
به گزارش پایگاه خبری پلیس،معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی ناجا گفت: مشمولان غایب که تاکنون برای تعیین تکلیف وضعیت خدمتی خود، اقدام نکردهاند با مشکلات اجتماعی نظیر عدم امکان ادامه تحصیل در مقاطع دانشگاهی، عدم امکان درخواست معافیت کفالت، ممنوعیت خروج از کشور، عدم امکان اخذ گواهینامه و دریافت تسهیلات بانکی و مواردی دیگر مواجه میشوند لذا میبایست وضعیت خدمتی خویش را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس+۱۰) مشخص کنند.
فعالان در تبعید : بنا بر گزارشهای رسیده به “کمپین صلح فعالان در تبعید” ده نفر از زندانیان بند ۳۵۰ اوین به دلیل درگیری لفظی با آقای مظفر موسی وند مسوول زندان و جواد مومنی معاون اجرایی زندان اوین؛ به زندان انفرادی در بند ۲۴۰ منتقل شدند
بر اساس این گزارش آقایان سعید مدنی , خسرو دلیر ثانی , محمد ابراهیمی , ابوالفضل ابراهیمی، عبدالله مومنی , سیامک قادری , محمد حسن یوسف پور , سعید عابدینی , پویا ابراهیمی , کامران ایازی طبق درگیری لفظی با مسوولان اوین ؛ صبح امروز به انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدند
جواد مومنی معاون اجرایی زندان اوین طی سال های گذشته، نماینده رییس زندان در اجرای اعدام ها و شاهد به دار آویخته شدن تمامی محکومان اعدامی بوده است و به گمان زندانیان سیاسی همین موضوع باعث بروز برخی رفتارهای غیرطبیعی از سوی وی در مواجه با زندانیان شده است.
پیشتر نیز اخباری از ضرب و شتم و آزار زندانیان توسط این شخص در سایتهای خبری منتشر شده بود
تمام موجودی بیت المال را خرج تعریض سنگرهای داخلی و خارجی نمودند و از نان شب رعایای دست و پا بریده، به تحکیم مواضع امنیتی و حفاظتی و اطلاعاتی خویش پرداختند، ماحصل شعارها و وعده ها و تعهدات بنیانگذار رژیم مردم خوار، فقر و فلاکت و اعتیاد و طلاق و اختلاف و بیماریها و ترک تحصیل و ورشکستگی و زمین خوردگی آحاد ملت است. مخارج بقاء اسد و حماس و حسن نصرالله را ایرانی می دهد که خودش در اثر نداری و بیکاری، اعمال تاثرباری را انجام داده که عزت و عظمت و هویت او در تاریخ معاصر، جریحه دار می گردد.
هرچند سالی، فردی را کاندید میکنند که زمام دولت را در دست گیرد و به اکاذیب و امارت ظالمانه حکام جنایتکار، تداوم دهد، و بر مسئله انتخابات، اهل مملکت را به بازی میگیرند و علائق و خواسته های مشروع صاحبان اصلی کشور را به تمرد و تمسخر گیرند.
پیام روحانی زندانی آقای سید حسین کاظمینی بروجردی به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری در نظام ولی فقیه و تشریح ظلم و ستم ها و جنایتهایی که در طی حاکمیت این رژیم بر مردم روا داشته است جهت انتشار و اطلاع عموم در اختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است. متن پیام به قرار زیر می باشد:
محضر مبارک ملت مظلوم و شریف و نجیب ایران،
درود آفریدگار مهربان و بنده نواز و عزیز جهان بر شما،
هر روز که میگذرد، شرایط زندگی در کشور، سخت تر شده، و نفس کشیدن در فضای خفقان و دیکتاتوری، مشکل تر گردیده و دوران اسفناک و اضطراب آمیزی، نمودار گشته و این فجایع، مزید بر آن شده که همه خودکامگی ها و زورگویی ها، به نام دین، مطرح گشته است.
نعلینی که منافع ملی را نابود کرده، نقش مذهب داشته و شلاقی که بر سر و روی مردم می آید، عنوان شریعت دارد و این، یک ظلم مضاعف به اهل مملکت است که هم دیانت را هدف قرارداده و هم، معیشت همگان را منهدم ساخته، یعنی، تراژدی فقدان معنویات و مادیات در جامعه متحیر و متغیر.
این جانب که هفت سال است با هموطنان فلک شده ام در سلول مخوف و موحش بند ولایت مطلقه فقیه، در احوال ناگوار تغذیه ایذایی و مقررات غیرانسانی، همسویی دارم، هرگز لحظه ای از دردهای فرزندان ایران زمین، غفلت نداشته ام و با رنجهایم، در غمهای مردم، مشارکت نموده ام، روزی که جمهوریت را با اسلامیت، درآمیختند، ناهمخونی این اختلاط نامقدس، مشهود بود زیرا که خلاف مبانی توحیدی بوده و آمیختن سیاستی که فضایش، تزویرست و نیرنگ و مصلحت جویی و منافع طلبی و زیاده خواهی با دینی که ساختارش، عواطف و نوازش و عدالت و کرامت می باشد، عملی مضحک و بی پایه و مغرضانه و هدفدار است که امروز در کارنامه اسلام سیاسی، نمایان شد، و محصول حیات نامیمون انقلاب اسلامی، درماندگی رعیت و غارت میهن و فنای سرمایه های خداداده و امحای ثروتهای طبیعی و سرخوردگی نسل جوان از آینده و مرگهای زودرس و وفور امراض لاعلاج، می باشد.
از بدو تولد این موجود مضر و مهلک که با نظریه صدور انقلاب، آغاز گردید، خوشیها و شادیها و خرمی های همگانی، فروکش کرد و جیبها و سفره ها و اندوخته های ایرانیان، به یغما رفت و باورداشتهای مذهبی کهن، فانی گردید، هر روز، موضوعی را علم کردند و از آن، سرپوشی برای نقشه های خائنانه خود، ساختند، با آمار و ارقام دروغین اجتماع را خام و خواب کردند و با ابزار رسانه، به جادوی ساده دلان و مومنان، پرداختند و هم اکنون بعد از سی و چهار سال، عصای دست استبداد عمامه، مانور مقتولین جنگی است که در وقت وقوعش، تلفات را ناچیز میخواندند و اینک، وسیله ای برای استمرار استعمار معنوی گردیده.
تمام موجودی بیت المال را خرج تعریض سنگرهای داخلی و خارجی نمودند و از نان شب رعایای دست و پا بریده، به تحکیم مواضع امنیتی و حفاظتی و اطلاعاتی خویش پرداختند، ماحصل شعارها و وعده ها و تعهدات بنیانگذار رژیم مردم خوار، فقر و فلاکت و اعتیاد و طلاق و اختلاف و بیماریها و ترک تحصیل و ورشکستگی و زمین خوردگی آحاد ملت است. مخارج بقاء اسد و حماس و حسن نصرالله را ایرانی می دهد که خودش در اثر نداری و بیکاری، اعمال تاثرباری را انجام داده که عزت و عظمت و هویت او در تاریخ معاصر، جریحه دار می گردد.
هرچند سالی، فردی را کاندید میکنند که زمام دولت را در دست گیرد و به اکاذیب و امارت ظالمانه حکام جنایتکار، تداوم دهد، و بر مسئله انتخابات، اهل مملکت را به بازی میگیرند و علائق و خواسته های مشروع صاحبان اصلی کشور را به تمرد و تمسخر گیرند.
بار دیگر در احوال ناخوش جسمی و روحی، با محرومین و مستضعفین و منتظرین منجی موعود، بیعت می نمایم.