شرکت ملی گاز ایران با بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان بدهی به جمع شرکتهای ورشکسته دولتی اضافه شد.[/caption]
خامنهای که به شدت به مطالعهی علل فروپاشی امپراطوری شوروی علاقه داشته تنها درسی که گرفته، سرکوب هرگونه صدای اصلاحطلبی و شفافیت بوده است و نه تنظیم دخل و خرج، که فقدان آن علت اصلی فروپاشی بود.
رژیم علی خامنهای در ۲۵ سال گذشته در کنار سرکوب داخلی در کار پیشبرد پروژهی امپراطوری اسلامی خود در دنیا بوده است. این امپراطوری با سه پروژه تعریف شده بود:
۱. برنامهی اتمی- چون در دنیای امروز قدرت بزرگی بدون در اختیار داشتن بمب اتمی وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد؛
۲. حضور نظامی در دیگر کشورها از جمله عراق، لبنان و سوریه و تلاش برای حضور نظامی در یمن و نوار غزه. به همین دلیل بود که به محض بالا گرفتن بحران در سوریه رژیم جمهوری اسلامی بدون سبک و سنگین کردن هزینهها و منافع مداخلهی نظامی نیروهای خود و حزب الله را به این کشور گسیل داشت؛
۳. بسط حوزهی نفوذ در آفریقا و امریکای لاتین به طور موازی با چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده که چندین دهه است در این مناطق حضور اقتصادی و سیاسی و نظامی دارند. بسیاری از محمولههای اسلحهی ارسالی از جمهوری اسلامی به سازمانهای مسلح قارهی آفریقا کشف شده است. در امریکای لاتین عمدتا با فعالیت تبلیغی مذهبی و تاسیس مسجد و پروژههای اقتصادی در کنار شکل دادن و حمایت از هستههای تروریستی تحت نظر حزب الله لبنان به دنبال بسط حوزهی نفوذ بودهاند.
پروژههایی با هزینههای کمرشکن
پروژهی سوم علی رغم میلیاردها دلار سرمایه گذاری تقریبا متوقف شده است چون تنها با دلارهای انبوه نفتی قابل پیگیری بود و امروز حکومت با بحران دلار مواجه است. اما دو پروژهی دیگر به شدت در جریان است. مشکل این دو پروژه نیز مثل پروژهی سوم هزینهی بالای آن است. بنا به تخمینهای واقع بینانه پروژهی اتمی تا کنون حدود ۴۰ میلیارد دلار برای کشور هزینه داشته و ۱۳۰ میلیارد دلار نیز ضرر ناشی از تحریمهای مربوط به آن بوده است.
هزینههای جنگ در سوریه (سوریه غیر از جمهوری اسلامی هیچ پشتیبان مالی دیگری ندارد) نیز سالانه به میلیاردها دلار سر میکشد و راه جمهوری اسلامی در این کشور نیز بدون بازگشت است. جمهوری اسلامی در حالی که تحت تحریمهای نفتی قرار دارد به فروش نفت از سوی سوریه میپردازد (وال استریت ژورنال، ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲)، به این کشور نفت مجانی میدهد (نگاه کنید به قانون فروش و تحویل نفت مجانی به دولت سوریه و اجازه تقسیط دیون آن دولت به جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵ خرداد ۱۳۶۳) میلیاردها دلار وام که معلوم نیست روزی بازگردانده شود (وام ۳/۶ میلیارد دلاری جمهوری اسلامی به سوریه، تابناک، ۹ مرداد ۱۳۹۲؛ یک اعتبار یک میلیاردی به سوریه برای خرید کالا از ایران در ماه ژانویه ۲۰۱۳) به دولت سوریه پرداخت کرده است، هزینهی نیروهای نظامی خود و حزب الله (۱۰ هزار نفر نیروی حزب الله در دمشق، تابناک ۱۵ شهریور ۱۳۹۲؛ تسخیر و اکنون ادارهی شهر قصیر توسط حزبالله، وال استریت ژورنال، ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳) را در این کشور تامین میکند، و حتی به تامین کمبودهای عاجل سوریه مثل آرد (به هزینهی کمبود آرد در شهرهای مختلف کشور) میپردازد.
نشانههای ورشکستگی
از همین جهت اگر سه پروژه ی فوق را در کنار تحریمها قرار دهیم ورشکستگی جمهوری اسلامی را به عینه از میان غبارهای آن به خوبی میتوانیم مشاهده کنیم. اینها بخشی از نشانههای ورشکستگی امپراطوری خامنهای هستند:
۱. رئیس دولت و دیگر مقامات اقتصادی آن در ۱۰۰ روز اول آن بارها اعلام کردهاند که خزانه خالی است و به علت این گفته به سیاه نمایی شرایط و حتی خیانت به کشور با بیان این موضوع در روزهای قبل از شروع مذاکرات متهم شده اند.
۲. کسری بودجهی ۵۰ درصدی. علی رغم کاهش بودجهی سالانهی دولت از حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۲ در همین حد نیز دولت با کسری پنجاه درصدی مواجه است. به همین دلیل دولت تنها به ادارهی امور روزمره در حد بحرانی نشدن اوضاع مشغول است. تنها وضعیت دانشگاههای کشور برای تبیین این موضوع کافی است. بنا به گفتهی معاون اداری، مالی و مدیریت منابع وزارت علوم، این وزارتخانه دارای کسری یک هزار میلیارد تومانی بودجه جاری و ۲۵۰۰ میلیارد تومانی بودجه عمرانی است و فقط قادر به پرداخت حقوق کارکنان و تامین غذای دانشجویان است. (ایرنا، ۲۵ ابان ۱۳۹۲) بنا به گفتهی وی «بسیاری از روسای دانشگاهها طی ماههای اخیر اعلام کرده اند که با توجه به بدهیهای انباشته شده و وضعیت تخصیص سال جاری، اداره دانشگاهها غیر ممکن شده است… تلفنهای این وزارت خانه به دلیل بدهی مراکز و موسسات تابعهاش به مخابرات سه بار در سه ماه اخیر قطع شد.» (همانجا) مدیر نظارت بر درمان وزارت بهداشت، بودجه بیمارستانهای دولتی میگوید: «بیمارستانها تمام تلاش خود را برای پرداخت حقوق پرسنل شان صرف میکنند و پولی برای تامین تجهیزات پزشکی و دارو باقی نمی ماند.» (مهر ۲۷ آبان ۱۳۹۲) حمیدرضا عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، در گفتوگویی با خبرگزاری مهر ورشکستگی شرکت ملی گاز ایران را اعلام کرده است. (۲۵ آبان ۱۳۹۲)
۳. دولت در پرداخت یارانهها با مشکل مواجه بوده است و همچنان با چاپ اسکناس و قرض از بانک مرکزی یارانهها را میپردازد. همین موضوع باعث شده که دولت علی رغم متوقف کردن طرح مسکن مهر یا مهرآفرین (استخدام ۵۰۰ هزار نفر نیرو) نتواند تورم ۴۰ درصدی را کاهش دهد.
ورشکستگی امپراطوریها
اگر به تاریخ اتحاد جماهیر شوروی بازگردیم و علل فروپاشی آن را مرور کنیم به همین سه علت خواهیم رسید: رقابت تسلیحاتی با غرب، مداخلهی نظامی در افغانستان و تلاش برای بسط حوزهی نفوذ در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین چون وضعیت امریکای شمالی و اروپا تا حد زیادی شکل گرفته بود و خلا قدرتی در دمکراسیها به چشم نمی خورد. امروز سوریه برای جمهوری اسلامی همان نقش افغانستان را برای اتحاد جماهیر شوروی بازی میکند. قیاس سوریه با ویتنام قیاس درستی نیست چون ایالات متحده در دوران مداخله در ویتنام از رشد اقتصادی بسیار بالایی برخوردار بود و این مداخله نمی توانست خللی در معیشت مردم این کشور ایجاد کند.
خامنهای که به شدت به مطالعهی علل فروپاشی امپراطوری شوروی علاقه داشته تنها درسی که از این تجربهی تاریخی گرفته ممانعت از روی کار آمدن گورباچفها و سرکوب هرگونه صدای اصلاح طلبی و شفافیت بوده است و نه تنظیم دخل و خرج که فقدان آن علت اصلی فروپاشی بود.
اصرار بر جاه طلبیها
اگر به سخنان خامنهای در دیدار با فرماندهان نظامی و مدعاهای فرماندان سپاه و ارتش مراجعه کنید شاهد موج زدن جاه طلبی در آنها خواهید بود از ارسال ناوهای جمهوری اسلامی به سواحل ایالات متحده تا ادعای مدیریت جهانی. حتی در دوران تحریمها نیز این جاه طلبیها پایان نیافته است. دولت روحانی در دورهی بعد از ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ تلاش کرده تا حدی لحن جمهوری اسلامی را در دنیا تغییر دهد. کسانی نیز که به این دولت خوش بین هستند میگویند دوران جدیدی در جمهوری اسلامی آغاز شده و شرایط با دورهی احمدی نژاد متفاوت است. اما آیا این تغییر یا خوش بینیها بدین معناست که جمهوری اسلامی برای منطقه و دنیا دیگر خطر امنیتی نیست؟ آیا مقامات حکومتی (نظامی، انتظامی، امنیتی، قضایی) نیز تغییر لحن دادهاند؟
خوشبختانه مقامات جمهوری اسلامی دهانهای گشادهای دارند و باید برای دستگاههای تبلیغاتی خود را با حرف زدن خوراک فراهم کنند. از این جهت آنها احساسات خود را بیان میکنند و وضعیت ذهنی و احساسی آنها از این سخنان قابل تشخیص است. در این تبلیغات میتوان به دنبال پاسخ این پرسش گشت که آیا جاه طلبیهای مقامات و به تبع آن خطر امنیتی جمهوری اسلامی پایان یا کاهش یافته یا خیر. زبان تهدید و تحقیر دیگران در این جاه طلبیها موج میزند.
مصطفی پورمحمدی از هدایت کنندگان کشتار سال ۶۷ و از مدیران اطلاعاتی رژیم که هدایت عملیات تروریستی در خارج را نیز بر عهده داشته میگوید: «دوستان ما فدایی و جان نثار هستند که کمتر در دنیا پیدا میشود. ما دوستانی داریم که با آنها پیمان در خون بستهایم و تا بینهایت در آرمانها با یکدیگر مانده و همکاری میکنیم.» (وزیر دادگستری دولت روحانی، مهر ۱۴ مهر ۱۳۹۲) تغییر ظاهری لحن را در اینجا به خوبی میتوان دید اما پورمحمدی دارد به صراحت از هستههای تروریستی حکومت در دنیا برای تهدید استفاده میکند.
یکی دیگر از عناصر تبلیغاتی رژیم وضعیت ذهنی مقامات را در اوج مذاکرات اتمی چنین بیان میکند: «ما با دشمنانی وحشی طرف هستیم… دشمنان ما دشمنانی نیستند که زبان تعامل سرشان شود. دشمنان به معنای واقعی، دشمنانی وحشی هستند که فقط زبان زور و قدرت را متوجه میشوند… موشکهای ۲۰۰۰ کیلومتری ما کابوس همیشگی آنهاست… وزرای خارجه کشورهای آمریکا، فرانسه و آلمان همهشان یک مقوله هستند و تنها زبان خون و اقتدار را میفهمند.» (احمد خاتمی امام جمعهی موقت تهران و عضو هیئت رئیسهی مجلس خبرگان، ایسنا، ۲۱ آبان ۱۳۹۲) او در این بیان دارد عینا سخنان خامنهای را مبنی بر وحشی بودن غربیان تکرار میکند.
ورشکستگی پروژهی امپراطوری علی خامنه ای
No comments:
Post a Comment