روح الله خمینی: ” دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم، دلخوش به این مقدار نباشید، روحیات شما را عظمت میدیم، شما را به مقام انسانیت میرسانیم”
رضا داوودنژاد از تغییر مکان برپایی مراسم سومین روز درگذشت عسل بدیعی برای سومین بار خبر داد:
” پیش از این قرار بود مراسم ختم زنده یاد عسل بدیعی در مسجد بلال سازمان صدا و سیما برگزار شود اما به دلیل شرایط نامساعد مادر وی و همچنین نزدیکی مسجد جامع شهرک غرب به منزل خانواده اش، تصمیم گرفتیم مکان مراسم را تغییر دهیم که این امر البته در نهایت عملی نشد.این بازیگر سینما درباره برخورد مسئولان مسجد جامع شهرک غرب با تقاضای آنها برای برگزاری مراسم ختم در این مکان توضیح داد: متاسفانه با برخود بسیار عجیب هیات امنای این مسجد روبه رو شدیم.
در ابتدا ما حتی درباره ساعت برگزاری مراسم نیز با آنها به توافق رسیدیم اما وقتی متوجه شدند که ختم مربوط به یک بازیگر است از این موضوع امتناع کردند. من از این برخورد ناراحت شدم زیرا به عقیده من مسجد یک مکان مذهبی است که متعلق به همه افراد است و آنها نباید چنین تصمیمی می گیرفتند. داوودنژاد ادامه داد: وقتی هم که با این وضعیت روبه رو شدم، فراموش کردم که دوباره می توانم با مسجد بلال تماس بگیرم و مراسم را به همان جا منتقل کنم !!! به همین دلیل با کمک دوستان و همفکری آنها این مراسم به مسجد نور واقع در میدان فاطمی در همان تاریخ موکول شد.”
متاسفانه پس از انقلاب بارها در مراسم به خاکسپاری هنرمندان و ورزشکاران و اهل قلم مزاحمت ایجاد شده از ممانعت از برگزاری مراسم علنی واستفاده از مسجد تا اجبار در به خاکسپاری دفن شبانه (بر خلاف آیین و مذهب ایرانیها) همانند استاد حسن کسایی تا تغیر مکان مراسم درگذشت هنرمندان محبوب ایرانیها همانند آقای علی فردین و این رفتارها همزمان با بهم ریختن مراسم به خاکسپاری زندانیان سیاسی و فعالین سیاسی و حمله به خانواده های آنها مثل حمله به خانم هاله سحابی در کنار پیکر پدر مرحومشان ( آقای عزت الله سحابی) و مرگ ایشان در مراسم به خاکسپاری پدر خویش و ضرب و شتم و بر روی زمین کشیدن مادر ستار بهشتی در کنار قبر پسرشان و تخریب چند باره سنگ قبر و پاشیدن رنگ بر سنگ مزار هموطنان کشته شده جنبش مردمی سبز همانند کیانوش آسا، بهنود رمضانی، محرم چگینی، مصطفی کریم بیگی (شهناز اکملی، مادر مصطفی کریم بیگی از شهدای جنبش سبز در گفتگویی که مسیح علی نژاد با او داشت می گوید: ” تکه های شکسته سنگ قبر فرزندم را مردم جمع کرده روی مزار او گذاشته اند اما تنها پاسخی که با گذشت بیش از دوسال گرفته ایم شکستن سنگ قبر مصطفی است. این کارها باعث می شود صدای من بلندتر شود و فریاد بزنم که مگر بچه مرا مظلومانه نکشتید؟ مگر او را که دستانش خالی بود نکشتید؟ حال از چه می ترسید از سنگ قبر پسر من؟ از اینکه او و نامش زنده است؟ ”
و… همواره از طرف حکومت ولی فقیه شاهد بوده ایم. حال که پس از سی پنج سال از حکومت استبداد مذهبی ولی فقیه در ایران آب وبرق مجانی نشد آیا به نظر شما حکومت ولی فقیه روحیات شما را عظمت و به شما مقام انسانیت داد؟!
قضاوت با شماست.
محمد رستگار
در نظام ولایی جمهوری اسلامی برای مردن هم باید خودی و با بصیرت بود
No comments:
Post a Comment